به گزارش خبرگزاری حوزه، نویسنده پیش از این کتاب، رمان "باغی طوطی" را درباره زندگی میثم تمّار نوشته است. در این اثر، در کنار نقل روایات تاریخی مرتبط با واقعه کربلا و بیان حال و هوای پیادهروی اربعین، سفری میان حال و گذشته دارد که در جایی از داستان این دو زمان با هم تلاقی پیدا میکنند، آن جا که می نویسد؛ «به مرز که رسیدم شروع کردم به ورقزدن برگهای نیمهسوخته تا شاید نشانی از نویسندهاش پیدا کنم. خیلی جذاب نوشته شده بود. فکر میکردم داستان میخوانم. هرچه پیشتر میرفتم، بیشتر جذب میشدم. نویسنده با قلم روان و زبان شیرین و خودمانی خاطرات روزانۀ سفر زیارتیاش را تا همان روز نوشته بود. گاه خنده بر لبانم نقش میبست و گاه بیاختیار اشکم جاری میشد. با خواندن نوشتهها گویی کسی که اکنون نبود روحش در تن و جان من رسوخ میکرد. نوشتههای من در برابر یادداشتهای دفتر نیمهسوخته ابتدایی بود. هرچه ورق میزدم، شگفتیام بیشتر میشد. نویسنده با حوصله تاریخ زده بود و هرچه را دیده و شنیده و حس کرده بود نوشته بود. حتی چیزهایی را که گاهی احساس میشود بیخودیاند ولی بعد که به آن فکر میکنی میفهمی بخشی از زندگی است و اگر نباشند زندگی معنا ندارد.»
نگارنده در بخش دیگری از کتاب می نویسد:"در نجف سرگذشت اثیب و پسرانش را خوانده بودم؛ یعنی سه شب در زیرزمین میهمان پدر این دو جوان بودم. زهی عالم بیخبری! وقتی رفته بودم به زیارت پدرش، سرنوشت او را بر تابلویی خوانده بودم و حالا در عالم واقع با پسرانش روبهرو شدهام. سری تکان میدهم ولی نمیتوانم حرفی بزنم. شگفتی من از آن دو بیشتر است. وقتی به خود میآیم که دو جوان تابوت را روی جهاز شتر بستهاند و میخواهند راه بیفتند. به سختی بلند میشوم و کنارشان میایستم. "
آنچه در این میان حائز اهمیت است این که کتاب یاد شده، روایتی سیال از گذشته به حال و از واقعیت تا خیال در بستر پیادهروی اربعین است که به دلیل استقبال گسترده اهالی کتاب، در همان روزها و هفته های نخست انتشار، چندین بار چاپ شده و این نشان می دهد که مخاطب چقدر مشتاق مطالعه چنین آثاری با قلم جذاب و خواندنی است.
انتهای پیام